سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فرستاده تو میزان خرد تو را رساند و نامه‏ات رساتر چیزى است که از سوى تو سخن راند . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 86 مرداد 25 , ساعت 3:0 عصر

امام عشق

 سلام بر تو ای نزدیک ترین نام به خدا! سلام بر تو ای سفینه عشق! مدینه را شور حضور تو پر کرده است. شمیم لبخند پنجره ها! فضا را عطرآگین نموده و آسمان، خیره به نورافشانی مُنزل وحی، نام زیبای تو را زمزمه می کند و زمین چه سعادتمند، گهواره حضور تو پیدا شده است. ای رهبر عاشقان و دلدادگان، ای حسین (ع) میلادت گرامی و پاینده باد.

 

سوم شعبان، ولادت فرخنده مهتر جوانان بهشت و آموزگار شهادت، حضرت حسین بن علی علیه السلام مبارک و خجسته باد.

روز سوم شعبان سال چهارم هجرى، در بیت عصمت و طهارت نوزادى متولد شد که ولادتش قلبها را مسرور و دیده‏ ها را گریان ساخت. کودک را نزد رسول خدا (ص) آوردند. پیامبر گرامى در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و او را (حسین) نامید. جبرئیل و فرشتگان آسمانها براى تهنیت و شادباش به محضر رسول خدا (ص) نازل می شدند و تولد این نوزاد را تبریک می گفتند ولی آنان حامل پیام دیگرى نیز بودند، خبرى که رسول خدا (ص) را بشدت متأثر کرد و اشک از دیدگانش جارى شد: (این کودک را امت تو به قتل می رسانند!).

به درستی که شباهت امام حسین علیه السلام به رسول خدا فقط در صورت نبود بلکه در سیرت نیز آن امام بزرگ جلوه گاه سیره رسول خدا بود و آن سرور کائنات در این باره فرمود: شجاعت و سخاوتم را به حسین بخشیدم.

امام حسین (علیه السلام) یک ساله بود که فرشتگان بسیارى بر نبى مکرم اسلام نازل شدند و عرض کردند: (یا محمد! همان ستمى که از قابیل بر هابیل وارد شد، بر فرزندت (حسین) وارد می شود و همان اجرى که به هابیل داده شد، به حسین داده می شود و عذاب کنندگانش همچون عذاب قابیل معذب خواهند بود) از این رو، رسول خدا (ص) می فرمود: (خداوندا! هر کس حسین مرا ذلیل می کند، خوار و ذلیلش کن و هر که حسینم را می کشد، او را کامروا قرار مده!".

رسول خدا (ص) به طرق مختلف، مراتب فضیلت و منزلت فرزند خود، حسین (علیه السلام) را به امت گوشزد می فرمودند. گاه به زبانى فراگیر، تمامى اهل بیت را میستود و گاه درباره امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) سخنانى بیان می فرمودند و گاه در خصوص امام حسین (علیه السلام) اشاره نموده، مقامش را یادآور می شدند تا حجت بر همگان تمام شود و حق از باطل مشخص گردد، گاهى نیز در مقابل چشمان مردم، گلوى حسین و دهان او را می بوسیدند و یا زمانى که در سجده نماز بودند و سنگینى حسین را بر دوش خود احساس می کردند، به احترامش سجده را طول می دادند تا جایى که نمازگزاران گمان میکردند وحى الهى نازل شده است. آرى کسانى که پس از این، در سال 61 هجرى، خون حسین (علیه السلام) را به گردن گرفتند، در زمان طفولیت آن حضرت، چه بسا کودکان و یا جوانانى بودند که سخنان پیامبر (ص) را نمی شنیدند و یا با بی اهمیتى گوش می کردند و ممکن بود از یادشان محو شود ولى آنچه با چشم دیده میشود، در دلها می ماند.

امام حسین همچنان رشد میکرد تا زمان رحلت جد گرامیش، رسول خدا، محمد مصطفى (ص) فرا رسید و پس از آن، پدر را خانه ‏نشین و مادر را از دست رفته و برادر عزیزش را مسموم دید در این حال، بنا به امر الهى، بار امامت را بر دوش گرفت تا چراغى در تاریکی هاى جهالت و پرچمى در مسیر هدایت باشد. امامت آن حضرت، مقارن با باقیمانده ایام خلافت (معاویه بن ابى سفیان) بود.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ