سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ در صفت مؤمن فرمود : ] شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش . سینه او هرچه فراختر است و نفس وى هرچه خوارتر . برترى جستن را خوش نمى‏دارد ، و شنواندن نیکى خود را به دیگران دشمن مى‏شمارد . اندوهش دراز است ، همتش فراز . خاموشى‏اش بسیار است ، اوقاتش گرفتار ، سپاسگزار است ، شکیبایى پیشه است ، فرو رفته در اندیشه است ، نیاز خود به کس نگوید ، خوى آرام دارد ، راه نرمى پوید . نفس او سخت‏تر از سنگ خارا در راه دیندارى و او خوارتر از بنده در فروتنى و بى آزارى . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 85 آذر 29 , ساعت 5:37 عصر
 

شب یلدا برگی از تمدن کهن ایران

اهالی مهربان و بی ادعای این مرز و بوم، روزگاری نه چندان دور، در میان همه سردی و سیاهی زمستان، شبی را پاس می‌داشتند که پیش از هر چیز نمایشگر انس و الفتی بود که کودکان سرخوش و بزرگترهای سبک خیال آن زمان، در زیر لحاف سنگین کرسی و بوی زغال سوخته زیر آنرا حس می‌کردند. داستان کهنه و دوست داشتنی شب‌های دوری است که همه اهالی یک فامیل، آن را به نشانه عشق و صداقت نهفته در دل‌های بی ریا، در جمع ساده و مهربان خود نقل می‌‌کردند سوقات آن روزهای دور، یادگاری از همه آیین‌‌های فراموش شده‌ای است که امروز در کم رنگ‌ترین وجه خودنمایی می‌کند.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ