سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ورع زیباست ولی در دانشمندان زیباتر است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
جمعه 86 مهر 20 , ساعت 6:16 عصر

 

نماز عید فطروقت نماز عید فطر از اول آفتاب روز عید است تا ظهر. در عید فطر مستحب است بعد از بلند شدن آفتاب افطار کنند و زکات فطره را هم بدهند و بعد از آن نماز عید را بخوانند.

نماز عید فطر دو رکعت است که در رکعت اول بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید، و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیرى بگوید و به رکوع رود و دو سجده بجا آورد و برخیزد، و در رکعت دوم چهار مرتبه تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده کند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
در قنوت نماز عید هر دعا و ذکرى بخوانند کافى است، ولى بهتر است‏ این دعا را به قصد امید ثواب بخوانند:

 "اللهم اهل الکبریاء و العظمة و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمة و اهل التقوى و المغفرة اسالک بحق هذا الیوم الذى جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و آله ذخرا و شرفا و کرامة و مزیدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من کل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد صلواتک علیه و علیهم اللهم انى اسالک خیر ما سالک به عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون".

نماز عید سوره مخصوصى ندارد، ولى بهتر است که در رکعت اول آن سوره "شمس"  و در رکعت دوم سوره "غاشیه"  را بخوانند، یا در رکعت اول سوره "سبح اسم" و در رکعت دوم سوره "شمس" را بخوانند.

مستحب است در نماز عید بر زمین سجده کنند و در حال گفتن تکبیرها دستها را بلند کنند و نماز را بلند بخوانند.

بعد از نماز مغرب و عشاى شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگویند:

"الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الله اکبر على ما هدانا".

 


جمعه 86 مهر 20 , ساعت 3:18 عصر

 

  بار خدایا! این ماه را آخرین ماه روزه ما قرار مده، و اگر چنین قراردادی، مرا مورد رحمت خویش قرار ده.


رسول الله (ص)


عیدتون مبارک

جهت دریافت عیدی روی عکس ها کلیک بفرمایید

 

 

 


سه شنبه 86 شهریور 27 , ساعت 5:8 عصر

 

رحمت در ماه رحمت

رمضان در لغت‏به معناى تابش گرما و شدت تابش خورشید است. بعضى گویند رمضان به معنى سنگ گرم است که از سنگ گرم، پاى روندگان مى‏سوزد و شاید ماخوذ از «رمض‏» باشد که به معنى سوختن است چون ماه صیام گناهان را مى‏سوزاند به این خاطر، بدین اسم موسوم شده است زیرا ماه رمضان موجب سوختگى و تکلیف نفس است .

پیشاپیش میلاد امام حسن مجتبی (ع) را تبریک عرض می نمایم .

اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَیرِکَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِکَ.
قلب خود را از کینه دیگران پاک کن،‌ تا قلب آنها از کینه تو پاک شود.

سایت مجمع فرهنگی تجلی عشق  در اقدامی خودجوش اقدام به برگزاری طرح رحمت در ماه رحمت نموده است :

همه ما در طول زندگی خود خواسته یا ناخواسته مرتکب پایمال کردن حق الناس در مراتب مختلف همچون دروغ ، تهمت ، غیبت ، از بین حق دیگران و ... شده ایم .

حال که در این ماه عزیز و سرشار از رحمت الهی قرار گرفته ایم ، با خدای خود پیمان ببندیم که با  بخشش هر انسانی که تاکنون با از بین بردن حق ما مرتکب گناه گردیده ، خشنودی خدا را برای خود و دیگر بندگانش برگزینیم .

تو نیکی می کن و در دجله انداز                         که ایزد در بیابانت دهد باز

از تمام عزیزان وبلاگ نویس که تمایل دارند در این طرح خداپسندانه شرکت نمایند تقاضا داریم با قرار دادن این متن یا متن دلخواه خود و با اعلام اینکه با بخشش تمام کسانی که در طی سالهای اخیر حق آنها را نادیده گرفته اند ، ما را در این امر یاری دهند .

وبلاگ های شرکت کننده در طرح رحمت در ماه رحمت :

السلام علیک یا صاحب الامر

غروب

.

.


چهارشنبه 86 شهریور 21 , ساعت 1:40 عصر

خطبه پیامبر(ص) در روز آخر شعبان

سلمان فارسى رحمه الله فرمود: «خطبنا رسول الله صلى الله علیه و آله فى آخر یوم من شعبان، فقال یا ایها الناس قد اظلکم شهر عظیم مبارک، شهر فیه لیلة خیر من الف شهر، جعل الله صیامه فریضة و قیام لیله تطوعا، من تقرب فیه بنافلة من الخیر کان کمن ادى فریضة فیما سواه، و هو شهر الصبر، و الصبر ثوابه، الجنه، و شهر المواسات و شهر یزاد فى رزق المؤمن، و شهر اوله رحمة،و اوسطه مغفرة، و آخره عتق من النار، و هو للمؤمن غنم و للمنافق غرم‏» (1)

ماه رمضان براى مؤمن سود و براى منافق خسران است

حضرت سلمان فرمود: در روز آخر شعبان پیامبر(صلى الله علیه و آله) براى ما خطبه‏اى در فضیلت ماه رمضان قرائت فرمود: و در خطاب خویش به ما فرمود: اى مردم براستى سایه افکنده بر سر شما ماه بزرگ مبارکى، ماهى که در او شبى است که از هزار ماه بهتر است، که خداوند روزه‏اش را فرض و واجب نموده، و به پا داشتن عبادات شبش را به طور استحباب مقرر فرموده است، کسى که تقرب بجوید به خداوند،به انجام نافله خیرى، مثل آن است که در غیر ماه رمضان فریضه‏اى انجام داده باشد، و این ماه ماه صبر است، و صبر هم اجر و ثوابش بهشت است.

و ماه روزه، ماه مواسات و برابرى است، و ماهى است، که رزق مؤمن در او زیاد مى‏گردد، و ماهى است که اولش رحمت و وسطش مغفرت و آمرزش، و آخرش آزادى از آتش جهنم است، و این ماه براى مؤمن بهره و منفعت است، و براى منافق خسارت و ضرر.


پ.ن

۱. مبادا که ماه رمضان نزد شما مانند دیگر ماهها باشد؛ زیرا که این ماه نزد خداوند نسبت به سایر ماهها از حرمت و فضیلت فزون تری برخوردار است.
 

رسول الله (ص)- البحار 96/340

 

۲.الحمدالله رزمایش عاشورای ۱۳ به خیر و خوشی به پایان رسید


یکشنبه 86 شهریور 11 , ساعت 12:15 صبح

با سلام

در این نوشته می خواهیم جدید ترین شعر استاد عباس شهریاری که متولد شهر عرفان یعنی سنگسر می باشند را برای شما عزیزان بنویسیم:                       

    جانان

 

مرا جانی ست دراین عالم زجانان نمی دانی

                            ازین عالم رها جستم ز غم ستان نمی دانی

 

زشوق دیدن رویش شب و روزم در شوقم

                          چه لذت هایی دارد عشق با جانان نمی دانی

 

نگاه نافذش هرشب ز یاد ش نمی خوابم

                                نگه چشم مستانه ز جا نا ن نمی دانی

 

زمی خانه گذر کردم بدیدم رویش رامن

                           شدم من مست و مستی با مستان نمی دانی

 

                                      اثر استاد عباس شهریاری

 

با عرض معذرت به علت حضور در رزمایشعاشورای 13 فعلا مرخصی هستم

خبر رزمایش 

 


یکشنبه 86 شهریور 4 , ساعت 9:4 عصر

 

نامه١
اما بعد! درود بر تو ای دوست پراخلاص در دین خدا!
ای آنکه در عشق و ایمان به خاندان وحی و رسالت به اوج آگاهی و یقین پر کشیده ای!

ما در نامه خویش به سوی تو, آفریدگار بی همتایی را که جز او خدایی نیست,  سپاس گفته و از بارگاه او بر سرور و سالار و پیام آورمان محمد(ص) و خاندان گرانقدر و پاک او درود و رحمت جاودانه می طلبیم.

 

و به تو که خداوند برای یاری حق توفیقت ارزانی داشته, پاداشت را بخاطر سخنان جاودانه ای که با صداقت از جانب ما می گویی, کامل و افزون سازد! اعلام می داریم که به ما (از جانب آفریدگار هستی) اجازه داده شده است که تو را به افتخار دریافت نامه و پیام کتبی مفتخر ساخته و تورا مسئول سازیم که آنچه را به تو می نگاریم, همه را به دوستان راستین ما که در قلمرو پیام رسانیت هستند, برسانی.

 

 به آن دوستان و شیفتگانی که خداوندبه برکت فرمانبرداری از حق, گرامیشان بدارد  و در پرتو حراست و عنایت خود به آنان, کارهایشان را کفایت و مشکلاتشان را مرتفع سازد.

 

از این رو به آنچه یادآوری کردیم, آگاه باش که خداوند با یاریش تو را در برابر دشمنانش که از مرزهای دین او بیرون رفته اند, تأیید فرماید و نیز در کار بزرگ رسانیدن آنچه که به خواست خداوند بر تو یادآوری و ترسیم خواهیم نمود به  کسانی که بدانها اطمینان و اعتماد داری, عمل نما!
گرچه, ما اینک آنچه خداوند( بر اساس حکمت خویش ) برای ما و پیروان  باایمانمان , صلاح اندیشیده است, تا هنگامی که حکومت دنیا در دست فاسقان واستبدادگران است, در مکانی دور از قلمرو بیدادگران سکونت گزیده ایم, اما بر اوضاع و اخبار شما و جامعه شما به خوبی آگاهیم. چیزی از رخدادهای زندگی شما بر ما پوشیده نمی ماند و شرایط غمبار و دردناکی که شما بدان گرفتار آمده اید, آنگونه که هست برای ما شناخته شده است؛ از آن زمانی که بسیاری از شما به راه و رسم ناپسندی که پیشینیان شایسته کردارتان از آن دوری می گزیدند, روی آورده و پیمان فطرت را, به گونه ای پشت سر انداختید که گویی هرگز بدان آگاه نیستید ...

 وآنگاه (به کیفر گناهان) به این شرایط غمبار و خفت انگیز گرفتار گشتید.

 

ما از سرپرستی و رسیدگی به امور شما کوتاهی نورزیده و یاد شما را از صفحه خاطر خویش نزدوده ایم؛ که اگر جز این بود، موج سختیها بر شما فرود می آمد و دشمنان بدخواه و کینه توز، شما را ریشه کن  می ساختند.

 

پس پروای خداوند را پیشه سازید و از ( اهداف بلند آسمانی ) ما پشتیبانی کنید  تا شما را از فتنه ای که به سویتان روی آورده است و شما اینک در لبه پرتگاه آن قرار گرفته اید نجات بخشیم. از نگون بختی و فتنه ای که هر کس مرگش فرا رسیده باشد در آن نابود می گردد و آن کس که به آرزوی خویش رسیده باشد, از آن دور می ماند, و آن فتنه, نشانه ای از نشانه های نزدیک شدن جنبش ماست و پخش نمودن خبر آن به دستور ما, بوسیله شماست.

 

 خداوند نور خود را, گرچه شرک گرایان را, خوش نیاید, کامل خواهد گردانید.

 

از برافروختن و شعله ور ساختن آتش پرشراره جاهلیت که گروههای اموی مسلک، آن را برافروخته و گروه هدایت یافتگان را بوسیله آن می ترسانند, به سپر دفاعی « تقیه » پناه برده و بدان چنگ زنید! من نجات آن کسی را تضمین می کنم که در آن فتنه برای خود, موقعیت و جایگاهی نجوید و در انتقاد و عیبجویی از آن به  راهی خداپسندانه گام سپارد.

 

از رویدادی که به هنگامه فرارسیدن جمادی الاول امسال روی خواهد داد, عبرت آموزید و از خواب گرانی که شما را ربوده است, برای رخداد سهمگین از آن

 بیدار شوید. بزودی نشانه ای روشن از آسمان و نشانه ای روشن از زمین پدیدار خواهد گشت.

 

در شرق عالم رویدادهای اندوهبار و دلهره آور رخ خواهد گشود و آنگاه گروههایی که از اسلام بیرون رفته اند, بر عراق سلطه خواهند یافت. بر اثر سیاست

ناهنجار آنان, مردم دچار تنگی معیشت و روزی

می شوند و پس از مدتی بر اثر  نابودی استبدادگری بدکار, رنجها و دردها برطرف خواهد شد و آنگاه پرواپیشگان درست اندیش و شایسته کردار, از نابودی او شادمان خواهند شد.

 

مردمی که از نقاط مختلف کره زمین به زیارت خانه خدا می روند, هرچه  بخواهند در دسترس آنان قرار خواهد گرفت و ما در آسان ساختن سفر حج آنان مطابق دلخواهشان نقش و موقعیت ویژه ای خواهیم داشت که در پرتو نظم و تدبیر و انسجام, آشکار می گردد.

 

از این رو هریک از شما باید با همه وجود و امکانات به کارهایی بپردازید که او را به دوستی ما نزدیک می سازد و از کارهایی که ناخوشایند و موجب خشم و ناراحتی ما می گردد, به شدت دوری جویید, چرا که فرمان مل بطور ناگهانی فرا می رسد, در شرایطی که بازگشت و توبه سودی نبخشیده و پشیمانی از گناه  و زشتکاری, او را از  کیفر عادلانه ما, رهایی نخواهد داد.

 

خداوند, راه رشد و رستگاری را به شمایان الهام بخشد و وسایل پیروزی به مهر  و لطف خویش, برایتان فراهم آورد هان ای برادر پر مهر و پر اخلاق و باصفای در محبت! و ای یار و یاور باوفای ما!

 

این نامه ما بسوی توست, خداوند به چشم بیداریش که هرگز آن را خواب نمی گیرد, تو را حفظ کند, این نامه را نگهدار و آنچه را برایت نگاشته ایم به کسی نشان مده و هیچ کسی را از محتوای آن آگاه مساز و آنچه در این نامه است تنها به افراد مورد اعتماد خویش بازگو و به خواست خداوند پیروان ما را به عملکرد بر طبق محتوای  آن, سفارش کن و درود خدا بر محمد و خاندان پاک و پاکیزه اش باد!



نامه٢
درود خدا بر تو ای یاری رسان حق! و آنکه با گفتار راستین و شایسته, مردم را بسوی حق فرا می خوانی!

ما در نامه خویش به سوی تو, خدای جهان آفرین را که خدایی جز او نیست (و) خدای ما و خدای نیاکان (گرانقدر) ما است, سپاس می گذاریم و از بارگاه با عظمتش  بر سرور و سالارمان محمد(ص) آخرین پیام آور خدا و خاندان پاک و مطهرش,  درودی جاودانه می طلبیم.

 

و بعد,! دوست راه یافته به حقیقت! خداوند بدان وسیله ای که به سبب دوستان ویژه خود, به تو ارزانی داشته است, وجودت را حفظ و تو را از نیرنگ دشمنانش

حراست فرماید.

 

ما ناظر نیایش ( عارفانه و راز و نیاز پرشور و پراخلاص ) تو با خدا بودیم و از خدای جهان آفرین برآورده شدن آن ( خواسته ات ) را خواستیم.

 

ما اینک در قرارگاه خویش, در مکانی ناشناخته بر فراز قله ای سر به آسمان کشیده, اقامت گزیده ایم که به تازگی بخاطر عناصری بیداد پیشه و بی ایمان, بناگزیر

از منطقه ای پر دار و درخت بدینجا آمده ایم و بزودی از اینجا نیز به دشتی گسترده که چندان از آبادی بدور نیست, فرود خواهیم آمد و از وضعیت و شرایط آینده

خویش تو را آگاه خواهیم ساخت تا بدان وسیله در جریان باشی که بخاطر کارهای سازنده و شایسته ات نزد ما مقرب هستی و خداوند به مهر و لطف خود, تو را به  انجام و تدبیر این کارهای شایسته توفیق ارزانی داشته است.

 

از این رو تو- که خدای جهان آفرین با چشم عنایتش که هرگاه آن را خواب نمی گیرد, وجودت را حفظ کند- باید در برابر فتنه ای که جان آنان را که آن را در  دلهایشان کشته اند, به نابودی خواهد افکند, باید بایستی!  و باید باطل گرایان بداندیش را بترسانی! چراکه از سرکوبی آنان, ایمان آوردگان, شادمان و جنایتکاران, اندوه زده خواهند شد.

 

و نشانه حرکت و جنبش ما از این خانه نشینی و کناره گیری, رخداد مهمی است که در سرزمین وحی و رسالت, مکه معظمه, از سوی پلیدان نفاق پیشه و نکوهیده, رخ خواهد داد, از جانب عنصری سفاک که ریختن خونهای محترم را حلال شمرده و به نیرنگ خویش, آهنگ جان ایمان آوردگان خواهد کرد, اما به هدف ستمبار و  تجاوزکارانه خویش دست نخواهد یافت, چرا که ما پشت سر توحیدگرایان  شایسته کردار, بوسیله نیایش و راز و نیازی که از فرمانروای آسمان و زمین پوشیده نمی ماند, آنان را حفاظت و نگهداری خواهیم کرد.

 

بنابراین قلبهای دوستان ما به دعای ما به بارگاه خدا, آرامش و اطمینان یابد و آسوده خاطر باشند که خداوند آنان را بسنده است و گرچه درگیریهای  هراس انگیزی, آنان را به دلهره می افکند, اما از گزند آن عنصر تبهکار در امان خواهند بود و سرانجام, کار با دست توانا و ساخت تدبیر نیکوی خدا- تا هنگامی که پیروان ما از گناهان دوری گزینند- شایسته و نیکو خواهد بود.

 

هان ای دوست پراخلاص که همواره در راه ما بر ضد بیدادگران در سنگر جهاد و پیکاری! خداوند همانسان که دوستان شایسته کردار پیشین ما را تأیید فرمود, تو را

نیز تأیید نماید! ما به تو اطمینان می دهیم که هرکس از برادران دینیت, پروای پروردگارش را پیشه سازد و آنچه را به گردن دارد به صاحبان حق برساند, در فتنه

نابود کننده و گرفتاریهای تیره و تار و گمراهگرانه, در امان خواهد بود و هر آن کس که در دادن نعمتهایی که خداوند به او ارزانی داشته, به کسانی که دستور رسیدگی به آنان را داده است, بخل ورزد, چنین کسی در این جهادو سرای دیگر, بازنده و زیانکار خواهد بود.

 

دوست واقعی! اکر پیروان ما- که خدای آنان را در فرمانبرداری خویش توفیق ارزانی بدارد- براستی در راه وفای به عهد و پیمانی که بر دوش دارند, همدل و

یکصدا بودند, هرگز خجسنگی دیدار ما از آنان به تأخیر نمی افتاد و سعادت دیدار ما, دیداری بر اساس عرفان و اخلاص از آنان نسبت به ما, زودتر روزی آنان

می گشت.

 

 از این رو (باید بدانند که ) جز برخی رفتار ناشایسته آنان که ناخوشایند ما است و آن عملکرد را زیبنده اینان نمی دانیم, عامل دیگری ما را از آنان دور نمی دارد.

خداوند ما را در یاری بسنده و نیک, کارسازاست و درود او بر سالار و هشدار دهنده ما محمد (ص) و خاندان پاکش باد!

 

« این نامه در آغاز شوال به سال 412 هجری نگارش یافت. »

رونویسی از دستخط جدید شریفکه درور خدا بر نگارنده آن باد!:

« این نامه ما بسوی توست, ای دوستی که حقیقت والایی به تو الهام شده- که به املای ما و خط یکی از افراد مورد اعتمادمان نوشته شده است- پس آن را از

همگان پوشیده بدار و آن را پیچیده و به کسی نشان مده و نسخه ای از آن بردار وآن گروه از دوستانی را که به درستی و امانتداریشان اعتماد داری, بر دریافت آن آگاه

ساز که خداوند به خواست خویش, آنان را به برکت ما, مشمول (برکات) خویش سازد!

 

سپاس از آن خدای یکتاست و درود بر سالارمان محمد (ص) پیام آور خدا و خاندان پاک و پاکیزه اش باد!

متونی در همین زمینه در دیگر وبلاگ ها


 اعمال شب نیمه شعبان

زمزمه های انتظار

آتش جان

رسوا شدم بیا

محـــراب ابــــرو

حضرت مهدی (عج) از زبان بزرگان

معارف نوری صاحب العصر والزمان

بر روی موضوعات کلیک بفرمایید

 

 


یکشنبه 86 شهریور 4 , ساعت 2:36 عصر

 

جوانی، آغاز شکفتن است. جوانی، میلاد دوباره انسان است. انسان در جوانی، بار تکلیف الهی را به تازگی بر دوش گرفته است. خداوند، بسیاری از نعمت هایش را در جوانی به انسان ارزانی می‌دارد. در ایران اسلامی روز ولادت حضرت علی اکبر (ع)، روز جوان نامگذاری شده است.

 

جوانی، موهبتی از جانب خداوند است. جوانی، ثروتی است که انسان باید آن را جز دربهای بهشت، خرج نکند. پس خوشا به حال آنان که جوانی را قدر می‌دانند و این گوهر گرانبها را در راه سعادت خویش، به کار  می‌گیرند. ضمیر جوان، آینه پاکیهاست؛ آینه ای که هنوز گردی از گناهان بر روی آن ننشسته است. نگاه جوان،‌ پنجره ای است که رو به سوی افقهای روشن گشوده شده است. پنجره ای که آفتاب حقیقت را می نوشد.
دل جوان، رودخانه ای است که می خواهد تمام سنگها و صخره ها را در نوردد و از تمام دشتها و دره ها بگذرد تا به آستانه دریا قدم نهد. خیال جوان، نسیم پویایی است، که می تواند به هر جا سفر کند و کرانه ها را کشف کند. جوان، همواره در جستجوی چشم اندازهای روشن است. جوان، همواره در پی تجربه و تماشاست. پس باید همیشه، دریچه های «شهود» را بر روی جوان باز نگاه داشت. و فانوس «ایمان» را به دست او داد. و گلهای لبخند را به او تعارف کرد.
 
 جوانی

 جوانی، دوره طوفانی عمر است. جوان اگر چه از مرحله نوجوانی که دوره آشوب شدید است بیرون آمده و به دنیای آرامش نسبی وارد شده است، اما همچنان مثل آتش،‌ برافروخته و شعله ور است. جوانی، دنیای تحول است؛ دنیای بحران و دنیای تغییر و تحولات جسمی و غریزی که سبب بروز حالات روحی و دگرگونی عواطف می شود. جوانی سن توقعات جدید و حتی از نگاهی می توان گفت: سن پرتوقعی ها، طغیان و امیال و رغبت‌هاست؛ از این رو باید به جوانی و جوانان با نگاهی خاص و ژرف نگریست.
 
 سازندگی کشور در نشاط جوانی
 جوان، کانون شور و هیجان، مرکز نشاط و سلامت، قلب تپنده و سرمایه آینده یک ملت است؛ از این رو در برنامه ریزیها و سیاستهای فرهنگی و اجتماعی توجه ویژه ای به این نسل می شود و دولتها برای بهره برداری صحیح و استفاده مطلوب از نیروها و استعدادهای جوانان در امور مختلف سازندگی و اداره کشور،‌ تمام تلاش خود را به کار می گیرند که شور و نشاط و تواناییهای جوانان را، سالم و سازنده برای رفع نیازها و رفاه و آسایش حال و آینده جامعه هدایت کنند.
 
 جوان سرمایه ملی هر کشور
 نسل جوان، از آسیب پذیرترین و حساس ترین نیروهای هر کشور است. جوانان، از گذشته های دور همچنان شکار خوبی برای دشمنان اسلام و انقلاب بوده اند. دشمنان انقلاب،‌ امروز به خوبی دریافته اند که غارت و چپاول منابع مادی و معنوی ملل جهان سوم خصوصاً کشورهای اسلامی، منوط به تحریف فرهنگ و ارزشهای ملی و مذهبی و از سوی دیگر تحمیل نگرش غربی و سرانجام اشاعه فساد و بی تفاوتی میان مردم به ویژه نسل جوان است. از این روست که ژرف نگری و دقت در امور جوانان و رفع نیازمندیهای فکری و معنوی آنان اهمیت بیشتری می یابد.
 
 الگوی نسل جوان
نسل جوان همیشه به دنبال الگوی مناسب خود بوده و برای یافتن آن، دو شعار گفتار و عمل را پیش رو قرار داده و به دنبال الگویی است که به گفته های خودش جامه عمل بپوشاند. اگر نسل جوان بین گفتار و کردار الگوی خود تضاد و تعارض ببیند نمی تواند به او اعتماد کرده و از اندیشه های او پیروی کند.
 همچنان که راز استقبال و روی آوردن جوانان به امام خمینی (ره) را باید در اهل عمل بودن ایشان جست و جو کرد؛ ‌چرا که جوانان می دیدند که امام (ره) تنها سخن نمی گوید بلکه قبل از سخن گفتن خود به آن عمل می کند.
 
 رشد یا انحراف

 پیدایش سوالات جدید و نیازهای تازه، نشانه انحراف و انحطاط فکری و زائیده هوسهای نسل جوان نیست، بلکه نشانه رشد و حیات یک جامعه زنده است؛ البته به شرط آن که اندیشمندان و فرهنگ گستران به وظیفه خود در پاسخگویی و رفع نیازهای این نسل به خوبی عمل کنند، چون تنها پیدایش سؤال، علت رشد فکری در جوان نیست،‌ بلکه می بایست به سؤالاتشان جواب صحیح نیز داده شود تا رشد فکری جوان در خط پوچی و گمراهی نباشد. همانطور که حضرت علی (ع) می فرماید:‌ «ذهن جوان اگر با مطالب حق پر نشود، ‌با مطالب ناحق و پوچ پر می شود؛ از این رو شایسته است اندنیشه و تفکر جوانان را با مطالب منطقی و صحیح غنی سازیم تا نتیجه آن رشد صحیح فکری جوان باشد.»
 
 درمان دغدغه های جوان

 شناخت دردها و دغدغه های فکری نسل جوان ضروری است. باید دانست که دردها همیشه نشانه بیماری نیست، بلکه گاه نشانه بیداری نیز هست. برای درمان، باید این نسل نوخواسته را بشناسیم و مزایا و عیبهایش را بدانیم، چه آن که چاره کردن این مشکلات بدون در نظر گرفتن مزایا و بدون احترام گذاشتن به آنها میسر نیست. با بی اعتنایی به این امر محال است که بتوانیم با نسل جوان ارتباط چاره جویانه، مناسب و منطقی برقرار کنیم. عدم برخورد منطقی و آگاهانه، نسل جوان را به انحراف کشانده و آنها را به مکاتب و اندیشه های منحرف سوق می دهد.
 
 جوان و نیاز

 بدون تردید در بین همه مراحل عمر آدمی، هیچ مرحله ای به اهمیت مرحله جوانی نیست. واژه جوان یادآور حیاتی پر از نشاط و همراه آن تلاش و کوششی در عرصه های حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. جوان مجموعه ای از استعدادهای شکوفا شده و فشرده از نیروهای ذخیره شده آماده به کار و نام و عنوانش یادآور امیدها و آرزوهاست. دامنه و نوع نیازهای جوان ممکن است فطری یا اکتسابی، طبیعی یا غیرطبیعی باشد. به هر حال انواع نیازها و پیدایش آن در جوانان، عامل تحرک و جنبش و سببی برای دستیابی به رشد، تامین سلامت جسم و روان و شادابی و نشاط آنان است و باید مورد توجه همه برنامه ریزان فرهنگی کشور قرار گیرد.
 
 نیاز اجتماعی و فرهنگی
 جوان، خود را عنصری از جامعه و نیازمند معاشرت و همدلی می داند و می خواهد به خانواده، کانون یا گروهی وصل باشد. جوان، نیازمند زندگی در اجتماع و مشارکت در فعالیتهای جمعی است. خود را نیازمند به ادب و اخلاق در روابط اجتماعی می شناسد و به محیطی امن، جامعه ای سالم، ‌افرادی وفادار و پای بند به حق محتاج است. او دوستدار قداست هاست، خواهان ظرافت و هنرورزی در کارها و داشتن زمینه ای جهت ابداع و اختراع و در سایه آن نام و آوازه است. از این رو برای شناخت جوان، باید نیازهایش را شناخت و تواناییهایش را کشف کرد.
 
 ستایش خواهی جوان

 جوان شیفته تحسین و تمجید است. به ستایش ها دل می بندد و حاضر است خود را فدای کسی کند که صلاحیت و شایستگی او را تایید کرده و یا به تعریفش پرداخته است؛ به همین دلیل جوان برای کسی که او را ستایش می کند بیشتر از دیگران سرمایه گذاری می کند؛‌ از این رو،‌ شایسته است با ستایش های تشویق کننده و به جا در هدایت فکری و روحی جوانان بکوشیم.
 
 جوان و اشتغال

 جوان، خواستار شغلی است که در سایه آن بتواند استقلال خود را در عرصه اقتصادی تامین کند و این برای او یک نیاز و در عین حال یک درخواست است. چه بسیارند مشکلات و نابسامانی هایی که از بیکاری و تنبلی ناشی می شوند. جوان خواستار شغل است ولی نه هر شغلی، بلکه آن کار و شغل که در سایه آن حرمت و آبروی او محفوظ بماند. او نمی تواند با امر و نهی دیگران زندگی کند و نمی تواند سلیقه خود را در خرید اسباب و مایحتاجش نادیده بگیرد و همه این موارد وقتی برای او محقق می شود و وقتی جوان را قانع می کند که او از نظر اشتغال، مشکلی نداشته باشد. امروز مساله اشتغال جوانان، از دغدغه های فکری مسؤلان سیاسی و فرهنگی هر کشور است.
 
 دانشگاه، هدف یا وسیله
 بسیاری از جوانان، آینده خود را از دریچه دانشگاه می نگرند. در نظر آنان دانشگاه کانونی است که امیدها،‌ آرزوها و آرمان هایشان بدان جا ختم می شود. چنان چه جوان به دانشگاه راه یابد و پیوند او با دانشگاه برقرار شود. گویی بخش دیگری از هویت اجتماعی اش تکوین می یابد، در این صورت برای مدت کوتاهی، دغدغه ای از جهت هدف زندگی و جایگاه اجتماعی خود ندارد؛ اما پس از گذشت مدتی از ورود به دانشگاه، همه چیز برایش عادی شده و این سؤال مطرح می‌‍شود که من به عنوان یک جوان، غیر از دانشجو چه چیزی هستم؟‌بدون جواب ماندن پرسش‌های اساسی، احساس بی هویتی او را رنج می‌دهد؛ اما اگر دانشگاه نه به عنوان یک هدف، بلکه به منزلة وسیله‌ای برای جوان، مطرح باشد خطر فقدان هویت او را آزار نخواهد داد.
 
 زندگی مشترک
 از مراحل مهم زندگی، اقدام به تشکیل خانواده است که غالباً در آغاز جوانی تحقق می‌یابد. اگرچه ریشه ازدواج، یک نیاز روحی و روانی است اما این رویداد همچون یک منشور، ابعاد مختلفی دارد،‌که از جمله می‌توان به یافتن هویت اجتماعی اشاره کرد. جوان،‌ زمانی می تواند به یک ازدواج موفق و پایدار اقدام کند که ابتدا درک صحیحی از خویشتن و هویت فردی خود داشته باشد و علاوه بر آن،‌ برداشت منطقی و استواری از معنا و مفهوم زندگی، ازدواج و شریک زندگی‌اش، کسب کند. در این صورت،‌ ازدواج می تواند در تکوین و تکامل هویت اجتماعی جوان مؤثر باشد.
  
 هویت دینی

 فرهنگ اسلام، جوان را در جایگاهی ارزشمند و بلند قرار داده و تعابیر والایی را در شأن او آورده است. دین اسلام، جوان را به ملکوت نزدیکتر از دیگران می داند و معتقد به تکریم و بزرگداشت اوست. در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده که فرموده‌اند:
 فضیلت جوان عابد که از آغاز جوانی عبادت کند بر پیری که وقت کهولت به عبادت بپردازد، همانند فضیلت پیغمبران بر دیگر مردمان است.
  
 جوان در نگاه احادیث و بزرگان

 حضرت رسول (ص) می‌فرمایند: خداوند بر وجود جوان عبادت پیشه بر ملائکه می نازد و مباهات می کند. پیامبر خدا (ص) همچنین می‌فرمایند: خداوند جوانی را که جوانیش را در بندگی خدا بگذراند دوست می دارد.

وقت هنر است و سرافرازی است

غافل منشین نه وقت بازی است

تـا به نگــــرنـــد روزت از روز

دانش طــلب و بــزرگی آمــوز

فرزند خصــال خویشتــن باش

چون شیر به خود سپرشکن باش

با خلـــق خــدا ادب نــگهدار

دولـت طـــلبی سبــب نگهدار

کــز کـرده نبـــاشدت خجالت

و آن شغل طلب ز روی حــالت

کان دانـــش را تمــام دانــی

می‌کـوش بــهر ورق که خوانی

 


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ