سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها! به عزّت و جلالت سوگند، چنان تو را دوست دارم که شیرینی آن، در دلم استوار گشته است . هرگز جان های کسانی که تو را به یگانگی می پرستند، به این باور نمی رسند که تو دوستانت را دشمن می داری. [امام علی علیه السلام ـ در نیایشش ـ]
 
سه شنبه 84 مهر 19 , ساعت 9:55 صبح
HydroForum® Group

HydroForum® Group

چگونه نماز بخوانیم...؟

 

به درستى که پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود:

نماز را همچون محتضر و کسى که آخرین لحظات عمرش را مى‏گذراند، به جاى آور!

پس هنگامى که به نماز وارد شدى، بگو این آخرین نماز من در دنیاست و این‏چنین باش که گویا بهشت در برابر توست و آتش جهنم زیرپایت و فرشته مرگ پشت‏سرت و پیامبران سمت راست تو و ملائکه الهى سمت چپ و پروردگار عالمیان از بالاى سر بر تو مطلع و آگاه است، پس بیاندیش که در برابر چه کسى ایستاده‏اى؟ و با چه کسى مناجات مى‏کنى؟ و چه کسى بر تو ناظر است؟!

نماز که از سوى آفریننده حکیم، بر انسان واجب گشته، خود نمونه‏اى از یک عمل اعجازآمیز است که در آن به تمام ابعاد وجودى انسان و به همه شرائط زندگى او توجه شده است، ابعاد اعتقادى عرفانى، اخلاقى، تربیتى، اجتماعى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى و بهداشت روح و جسم مورد توجه است، آزادى و آزادگى تنها در این مسیر ممکن و متصور است که در شبانه روز بارها و بارها مى‏گوئیم «ایاک نعبد و ایاک نستعین‏» (تنها و تنها تو را مى‏پرستیم و تنها از تو طلب یارى مى‏جوئیم).

اگر ما تنها به همه شرائط نماز عمل کنیم و به ابعاد آن توجه نمائیم در واقع به همه وظائف انسانى عمل مى‏کنیم و از همه مفاسد و زشتیها، در امان مى‏مانیم، به همین جهت‏بوده که مولاى آزادگان امام على‏علیه السلام فرمودند: «والله الله فى الصلاة فانها عمود دینکم‏»  (خدااى را خدا را درباره نماز که آن استوانه محکم دین شماست.

امام‏علیه السلام حتى در میدان جنگ نماز را از اول وقت‏به تاخیر نمى‏اندازد زیرا مقتدایش حضرت رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله به او فرموده بود: «ولا یؤخرها فان فى تاخیرها من غیر علة غضب الله عزوجل‏»  (اى على نماز را تاخیر میفکن زیرا در تاخیر افکندن آن بدون علت و جهت موجب خشم و غضب خداوندى خواهد بود(.

انسان که به هر صورت در کشاکش روزگار و در گرداب مادیات به سر مى‏برد و دست و پا مى‏زند با داشتن بعد حیوانى و غرائز گوناگون، همواره با حوادث و پیش‏آمدها دست و پنجه نرم مى‏کند، با انواع سختى‏ها و مشکلات روبرو است و چه بسا ناکامیها و شکستها و عوامل مختلف دیگر زندگى را براى او تیره و تار سازد و به افسردگى، انده و غمهاى سهمگین و یاس و ناامیدى مبتلا گردد، در اینگونه موارد علاوه بر طبیب و دارو و درمان، داروئى لازم است که بر روح و جان انسان اثر بگذارد و طبیبى قدرتمند لازم است که دست انسان را گرفته از گرداب مهلکه‏ها و دردها نجات بخشد و موجب آرامش و اطمینان خاطر گردد، این طبیب جز معشوق و معبود عالمیان و خداى مهربان نیست و این دارو جز نام و یاد او عشق دیدار او و راز و نیاز با او عامل دیگر و چیز دیگرى نمى‏تواند باشد که به گفته امام على‏علیه السلام «یا من اسمه دواء و ذکره ...که خداوند خود اعلام کرده مى‏فرماید: الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب‏» (تنها با یاد خدا دلها آرامش مى‏گیرند) نماز که مصدق اتم ذکر و نمونه اکمل دعا و نیایش است، مؤثرترین و بهترین وسیله آرامش است که در اینجا، انسان از همه گردابها و غرق شدنها نجات یافته و در پناهگاهى مطمئن و ساحلى آرام، سکنى گزیده است.

و لذا افراد با ایمان و نمازخوان هرگز به نگرانیها و اضطرابها و افسردگیهاى آنچنانى مبتلا نمى‏شوند و هرگز یاس و نومیدى آنان را از پاى درنمى‏آورد و از هیچ حادثه‏اى و رخدادى نمى‏ترسند و نمى‏نالند.

خدا را براى خدا بخوانیم

مى‏گویند: سلطان محمود غزنوى براى آزمایش درباریانش که چقدر به او وفادارند، کاروانى به راه انداخت و صندوق جواهرى را بر شترى نهاد اما در آنرا قفل نکرد. در مسیر راه به درّه‏اى رسیدند او شتر را رَم داد، صندوق برگشت و جواهرات به درّه سرازیر شد. سلطان گفت: هر کس هر جواهرى به دستش رسید از آنِ او باشد، اطرافیان شاه را رها کردند و به سراغ جمع کردنِ درّ و گوهر رفتند.
در این میان دید که اَیاز جواهرات را رها کرده و به دنبال سلطان آمده است. از او پرسید تو چرا به سراغ جواهرات نرفتى؟ ایاز در جواب گفت:
منم در قفاى تو مى‏تاختم
زخدمت به نعمت نپرداختم
آنگاه مولوى از این ماجرا نتیجه‏گیرى کرده و مى‏گوید:
گر از دوست چشمت به احسان اوست
تو در بند خویشى نه در بند دوست

مدار عبادت، رضاى خدا
 

همانگونه که کرات آسمانى و زمین در عین حرکت‏هاى مختلفِ وضعى و انتقالى، همواره مدار ثابتى دارند، عبادات نیز با همه شکلها و صورت‏هاى مختلفشان بر مدار ثابتى قرار دارند که آن رضاى خداوند است، گرچه شرائط زمانى و مکانى، فردى و اجتماعى نوعِ حرکت در این مدار را تعیین مى‏کنند.
مثلاً مسافرت، نماز را دو رکعتى مى‏کند و بیمارى، شکل نماز را تغییر مى‏دهد، اما نماز دو رکعتى و یا شکسته نیز نماز است و بر مدار یاد خدا و رضاى او و انجام فرمان او قرار دارد. «وَأَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى» (9)

روحیه عبادت
 

عبادت، غذاى روح است وبهترین غذا آنست که جذب بدن شود، بهترین عبادت نیز آنست که جذب روح شود، یعنى با نشاط وحضور قلب انجام گیرد. غذاى زیاد خوردن کارساز نیست، غذاى مفید خوردن مهّم است.
پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به جابربن عبداللّه انصارى فرمود: «اِنَّ هذَا الدّینَ لَمَتینٌ

 

فطرت و عبادت

بعضى کارهاى ما بر اساس عادت است و برخى بر پایه فطرت؛ آنچه عادت است هم مى‏تواند با ارزش باشد، مثل عادت به ورزش و هم مى‏تواند بى‏ارزش باشد، مانند عادت به سیگار. اما اگر امرى فطرى شد، یعنى بر اساس فطرت و سرشتِ پاکى که خداوند در نهاد هر بشرى قرار داده انجام شد، همواره با ارزش است.

 

عبادت، داروخانه شبانه‏روزى

هر کس در هر لحظه و در هر شرایطى بدون هیچ وقت قبلى و واسطه‏اى مى‏تواند با خدا ارتباط برقرار کند. هر چند اوقاتى مخصوص از قبیل هنگام سحر، غروب جمعه، پس از خطبه‏هاى نماز جمعه، هنگام نزول باران و یا شب قدر، دعا و عبادت حال دیگرى دارد، اما دعا و نیایش اختصاصى به این اوقات ندارد.
عبادت در هر حال داروى غفلت و نسیان و عصیان است. «أَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکرِى»  مایه آرامش و اطمینان خاطر و زدونِ اضطراب‏ها و دل‏نگرانى‏هاست. «اَلا بِذکرِاللّهِ تَطمَئنُّ القُلُوب»

 

 

شب است و نام تو را عارفانه میخوانم
ببین که شعر تو را بی بهانه میخوانم
شب است و مرغ شب و ذکر حمد ایزد پاک
و من که ذکر تو را جاودانه میخوانم
به کلبه دل من عاشقانه کن گذری
که من همیشه تو را ، عاشقانه میخوانم
جوانه میشکفد دردلم به عشق وصال
و من ، دوباره تو را چون جوانه میخوانم
أسیر موج دعایم ، کسی نمیداند
که زیر موج ، غزل از کرانه میخوانم
در این غروب غم انگیز ، همدم من باش
ببین که شعر تو را ، بی بهانه میخوانم

 

 

                                                                                     

 

به اسم عشق و عاطفه با قلبمون بازی میشه

    هر کی با قانون خودش برای ما قاضی میشه   

 

HydroForum® Group



لیست کل یادداشت های این وبلاگ