سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همه آنچه را که می دانی بر زبان میاور که همین در نادانی تو بس باشد . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 86 مرداد 13 , ساعت 5:27 عصر

حضرت علی (ع) در خطبه 90 نهج‌‌البلاغه به بیاناتی زیبا و تعابیری دقیق، داستان زمین و آنچه بر آن گذشته را چنین بیان می‌فرماید:

خداوند زمین را در امواج شدید و با صولت و در دریاهای پر آب فرو برد، در حالی که موجهای عظیم آن دریاها به هم می‌خوردند، و امواج بلند آن که در حال تدافع یکدیگر بودند به هم می‌کوفتند و همانند شتران نر در موقع هیجان و مستی کف به وجود می‌آوردند. پس سرکشی آب به خاطر سنگینی زمسن حالت فروتنی گرفت، و چون زمین به سینه خود به روی آب قرار گرفت اضطراب و هیجان آب فرو نشست و چون با شانه خود مانند حیوانی که در خاک بغلتد بر روی آب درغلتید آب آرام گرفت. آب پس از هیجان و اضطراب امواجش آرام و مغلوب شد، و در دهنه خواری مطیع و اسیر گشت. زمین گسترده شده در میان آن آب پر موج ساکن شد، و آب را از نخوت و کبر و از باد دماغ و سرکشی و تجاوز بازداشت، و دهان آن را که پر موج بست، و آب از آن همه هیجان و هیبت و جست و خیز به جای خود نشست.

پس از آنکه هیجان آب از زیر اطراف زمین ساکن شد، و کوههای بلند سرکشیده را که بر دوش زمین قرار داشت بر روی خود حمل نمود، خداوند آبهای چشمه‌ها را از بالای بینی‌های زمین (قله کوهها) به جریان انداخت، و در پهن دشت‌ها و رودخانه‌ها سرازیر ساخت، و حرکات زمین را با کوههای لنگر انداخته، و به وسیله صخره‌های بزرگ سر به فلک برداشته تعدیل نمود. زمین به علت نفوذ کوهها در پهنه آن، و به خاطر فرو رفتن ریشه کوهها در اعماق آن، و سوار شدن آن صخره‌های بزرگ بر گردن و طبقات زیرین آن آرامش و استقرار یافت.

خداوند میان زمین و جوّ را فراخ نمود، و هوا را برای تنفس ساکنان آن مهیّا فرمود، و تمام نیازمندیهای اهل زمین را از دل زمین بیرون آورد. سپس بلندیهای زمین را که بی‌گیاه بود و آب چشمه‌ها به آن نمی‌رسید، و جویبارها وسیله‌ای برای رساندن خود به آن زمین‌های مرتفع نمی‌یافتند رها نساخت، بلکه ابرهایی آفرید تا عرصه‌های مرده آن بلندیها را احیا کنند، و گیاهش را برویانند.

ابرها را پس از پراکندگی قطعاتش و جدایی پاره‌هایش به هم الفت و التیام داد، تا چون آب درون ابر به جنبشی سخت برآمد، و در حواشی آن برق بدرخشید، و درخشش برق در میان قطعات ابر سپید و انبوه خاموش نشد، خداوند آن ابر پر باران را در حالی که قطعاتش به هم پیوسته بود فرستاد، در حال که به زمین نزدیک شدند، و بادها بارانهای آن را پی در پی همچون دوشیدن شیر از سینه حیوانات دوشیدند و به شدت به زمین ریختند. زمانی که ابرها سینه خود را به زمین ساییدند، و آنچه از باران داشتند بر زمین پاشیدند، خداوند در زمین‌های خشک گیاه، و در دامن کوهها سبزه رویاند، در این وقت زمین با آرایش مرغزارهای خود به شادی نشست، و از پرده لطیفی از شکوفه‌های خوشبو و زیبا که بر خود پوشیده بود، و از نظم دقیق شکوفه‌ها و بوته‌های با طراوت که چهره آن را می‌آراست به نشاط و بهجت برخاست، و خداوند آن نباتات و گلها را توشه آدمیان و روزی چهارپایان قرار داد. و نیز راههای فراخ در اطراف زمین باز کرد، و برای روندگان نشانه‌هایی نهاد تا به هر جا که بخواهند آمد و شد کنند.

هنگامی که زمین را برای زندگی آماده کرد، و فرمان خود را جاری ساخت آدم (ع) را از میان مخلوق خود اختیار کرد، و او را اولین نوع از آفرینش انسان قرار داد....



لیست کل یادداشت های این وبلاگ