چهارشنبه 84 شهریور 30 , ساعت 8:46 صبح
تامی کوچولو به تازگی صاحب یک برادر شده بود و مدام به پدر و مادرش اصرار می کرد که او را با برادر کوچکش تنها بگذارند .
پدر و مادر می ترسیدند ، تامی هم مثل بیش تر بچه های چهار پنج ساله به برادرش حسودی کند و به او آسیبی برساند ، برای همین به او اجازه نمی دادند با نوزاد تنها بماند .
اما در رفتار تامی هیچ نشانی از حسادت دیده نمی شد .
بالاخره پدر و مادرش به او اجازه دادند .
تامی با خوشحالی به اتاق نوزاد رفت و در را پشت سرش بست . تامی کوچولو به طرف برادر کوچک ترش رفت ، صورتش را روی صورت او گذاشت و به آرامی گفت : " داداش کوچولو ، به من بگو خدا چه شکلیه ؟ من کم کم داره یادم میره ! "
. . .
نوشته شده توسط محمدرضا | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کربلا نرفته یک داغ دارد، کربلا رفته 72 داغ
توطئه! / ازمطابقت یقینی احادیث نزدیک ظهور با اوضاع عراق و داعش خ
جنگ نرم یعنی ... اسارت روح
نجاتم بده خدا... کلیپ صوتی تنظیم دیجیتال سخنرانی حجت الاسلام آقا
مولانا واقعه کربلا را قبول ندارد / جایگاه گریه بر سیدالشهدا(ع) د
آرمادیلو چیست؟ / armadillos / نماد جام جهانی برزیل
غربت امام عصر...
معلم شهید انقلاب ما، دستمایه طنز نیست!
فرقی نمیکند
نبوغ ریاضی امیر المومنین امام علی علیه السلام
چرا اول سال قمری محرم است در حالی که هجرت پیامبر یکم ربیع الاول
[عناوین آرشیوشده]
توطئه! / ازمطابقت یقینی احادیث نزدیک ظهور با اوضاع عراق و داعش خ
جنگ نرم یعنی ... اسارت روح
نجاتم بده خدا... کلیپ صوتی تنظیم دیجیتال سخنرانی حجت الاسلام آقا
مولانا واقعه کربلا را قبول ندارد / جایگاه گریه بر سیدالشهدا(ع) د
آرمادیلو چیست؟ / armadillos / نماد جام جهانی برزیل
غربت امام عصر...
معلم شهید انقلاب ما، دستمایه طنز نیست!
فرقی نمیکند
نبوغ ریاضی امیر المومنین امام علی علیه السلام
چرا اول سال قمری محرم است در حالی که هجرت پیامبر یکم ربیع الاول
[عناوین آرشیوشده]