[ و ابو جعفر محمد بن على باقر از او ( ع ) حکایت کرد که فرمود : ] دو چیز در زمین مایه أمان از عذاب خدا بود ، یکى از آن دو برداشته شد پس دیگرى را بگیرید و بدان چنگ زنید : امّا امانى که برداشته شد رسول خدا ( ص ) بود . و امّا امانى که مانده است آمرزش خواستن است . خداى تعالى فرماید « و خدا آنان را عذاب نمى‏کند حالى که تو در میان آنانى و خدا عذابشان نمى‏کند حالى که آمرزش مى‏خواهند » [ و این از نیکوتر لطایف معنى را برون آوردن است و ظرافت سخن را آشکار کردن . ] [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 84 شهریور 24 , ساعت 9:2 صبح

تو همون حس غریبی که همیشه با منی
تو بهوونه ی هر عاشق باسه زنده بودنی


تو امید انتظاری تو دلای ناامید
مثل دیدن ستاره تو شبای ناپدید


چه غریبونه گذشتند جمعه های سوت و کور
هنوزم اما نرسیدی ای تجلی ظهور

----------
با تو ام، با تو که گفتی، تکیه گاه عاشقایی
میدونم یه دنیا نوری، ساده ای، بی انتهایی


مث لالایی بارون، تو کویر بی صدایی
تو خود عشقی، میدونم، ناجی فاصله هایی

---------
تو همون حس غریبی که همیشه با منی
تو بهوونه یه هر عاشق باسه زنده بودنی


تو امید انتظاری تو دلای ناامید
مثل دیدن ستاره تو شبای ناپدید


عمریه دلم گرفته گله دارم از جدایی
غایب همیشه حاضر تو کجایی، تو کجایی
تو کجایی، تو کجایی


التماس دعا



لیست کل یادداشت های این وبلاگ