هوالمحبوب

خدايا به من زيستني عطا کن که در لحظه ي مرگ ، بر بي ثمري لحظه اي که براي
زيستن گذشته است ، حسرت نخورم و مردني عطا کن که بر بيهودگي اش سوگوار
نباشم ...بگذار آن را من ، خود انتخاب کنم اما آن چنان که تو دوست داري. اي خدايي که
براي خوشبختي درياها ، باران را دمادم فرستادي و به خاطر گل روي خورشيد ، به کوه ها گفتي هرگز راه نروند ، اي خدايي که همه ي دل ها به نام تو آغاز مي شود و همه ي عشق ها از نگاه تو سرچشمه مي گيرد ، اي خدايي که واژه ها را آفريدي و به درختان
توفيق دادي که مداد بشوند ... به کاغذها هم نشيني با شعرها را عطا فرمودي ، يک روز
دروازه هاي ابديت را به روي من باز کن . بگذار دمي در کوچه هاي بهشت بياسايم !
اي خدايي که سراغت را از شمع ها مي توان گرفت و ستاره ها به شوق تو مي درخشند ،
اي خدايي که همه ي آلاله ها تو را مي خوانند و همه ي جاده ها دوست دارند به تو ختم
شوند ، روح مرا مثل پر پروانه ها زيبا کن و مرا در ميان گرگهاي نفس تازه ، تنها مگذار !
اي خدايي که از تمام باغ ها زيبا تري و زيبايي آفرينه ها را دوست داري ، اي خدايي که
گل ها را همسايه ي دائمي من قرار دادي تا روز هاي خوشبوي ازل را فراموش نکنم ،
اي خدايي که هر روز و هر شب پشت پلک هايم مي آيي و چشم هايم را با خود به ملکوت مي بري ، دلم را مالامال از عشق آينه ها کن و ابرهاي مسافر را به سوي باغچه ام بفرست..

ممنون از حضورتون ...متن زيبايي بود ..
در پناه حق موفق ومويد باشيد.